افراد سوء استفاده کننده به چه نحوی منجر به آسیب زدن می شوند و از قربانیان خودشان برای دستیابی به اهدافشان استفاده می کنند
پرستون نی ام. اس. بی . ای. پست شده در 04 آگوست 2019
پاراماهانسا یوگاناندا معتقد است که “برخی از افراد تلاش می کنند تا از طریق بریدن سر سایر افراد، بلند تر شوند.”
همچنین در یک منبع ناشناسی بیان شده است که “زمانی که یک فرد به صورت ثابتی شما را تحقیر می کند، این احساس را در شما ایجاد می کند که نمی توانید هیچ کاری را به صورت مناسبی انجام دهید، یا منجر به ایجاد احساس بی ارزش بودن در شما می شود و در حالت کلی یک احساسی بدی نسبت به خودتان پیدا می کنید … این شرایط یک نوع سوء استفاده عاطفی می باشد.”
سوء استفاده می تواند به عنوان ترکیبی از تلقین عقاید و افکار خاص در حوزه های مختلف، قلدری روان شناختی و سوء استفاده عاطفی با هدف سلطه گری و کنترل باشد. عبارت gaslighting (که در این مقاله به عنوان سوء استفاده ترجمه شده است) ریشه در یک فیلم مربوط به سال 1944 به نام Gaslight دارد که در آن یک شوهر از طریق متقاعد کردن زنش در رابطه با این مورد که وی دیوانه می باشد، وی را اذیت می کرد و از این طریق، هدفمند بودن و عزت نفس وی را زیر سوال می برد.
در جامعه معاصر موجود که نبود اطلاعات، “حقایق جایگزین و تقلبی"، تفرقه و خود شیفتگی رایج می باشند، این نوع سوء استفاده در اغلب مواقع در تجارت ها، سیاست ها، رسانه، در محیط کار و در روابط شخصی مورد استفاده قرار می گیرد. مثال های مربوط به این نوع سوء استفاده شامل شرکت هایی می باشد که محصولات اعتیاد آور را برای کودکان تبلیغ می کنند، سیاست مدارانی که کل گروه را قربانی می کند تا انجمن موجود را به بخش های مختلفی تقسیم کند، شخصیت های تلویزیونی که نسبت به یک موردی ابراز نفرت می کنند تا منجر به بدنام آن شوند، مجریانی که برای سود آوری از مستخدمان استفاده می کنند و سوء استفاده کنندگان عقلایی که برای قربانی کردن برخی افراد، آنها را مورد سرزنش قرار می دهند. سوء استفاده نوعی خشونت روان شناختی می باشد.
تحقیقات و نویسندگان مختلفی تاثیرات سوء استفاده و پیامدهای مخرب آن را مورد بررسی قرار داده اند. در ادامه هشت مورد از رایج ترین روش های مورد استفاده و کنترلی این سوء استفاده کنندگان آورده شده است.
1. دروغ گفتن بیش از حد
یک نقل قول معروفی که در منابع مختلفی آورده شده است، بیان می دارد که “در صورتی که شما در اغلب مواقع یک دروغی را تکرار کنید، این دروغ به عنوان یک واقعیت مورد پذیرش قرار خواهد گرفت.”
شاید رایج ترین و نامناسب ترین ویژگی سوء استفاده کردن، عبارت از بیان کردن یک دروغ توسط فرد سوء استفاده کننده می باشد که آنها از آن به منظور شستشوی مغزی، حمله، تحقیر، بدنام ساختن، و / یا از بین بردن قدرت قربانی (های) خودشان استفاده می کنند. به جای اینکه تهمت های افراد سوء استفاده کننده شامل یک سری ادعاهایی بر مبنای واقعیت ها، شواهد، بطور واقعی و بر مبنای دلیل باشد، در اغلب مواقع بر مبنای دروغ های مشخص یا اغراق های فاحشی می باشد. یک فرد سوء استفاده کننده از این روش به منظور باقی ماندن در یک شرایط اهانت کننده، در اختیار گرفتن مکالمه و تحمیل کردن رابطه استفاده می کند.
علاوه بر این، فرد سوء استفاده کننده از طریق ادامه دادن به حالت تهاجمی و پرخاشگری، باعث می شود که نقاط ضعف، ایرادات و بی کفایتی های قابل توجهش که نسبت به مشخص شدن آنها ترس دارد، مورد بی توجهی قرار بگیرند. این فرد از طریق دروغ گفتن و اظهار نظر های اغراق آمیز به صورت ثابت، افراد قربانی را در حالت دفاعی نگه می دارد و منجر به پیشگیری از بروز قدرت اجتماعی و روان شناختی آنها می شود.
یک شوهری با هویت نامشخص بیان کرده است که “همسر من احساسات خودش را از دست داده است و نیاز دارد که واقعیت را بداند.”
یک مدیری با هویت ناشناس بیان کرده است که “کاری که بخش شما انجام می دهد، عبارت از تلف کردن زمان و منابع می باشد. شما به چه نحوی در مورد مستخدمان خودتان قضاوت می کنید.”
همچنین گروه های ناشناس و بی اعتباری بیان کرده اند که “چه کسی حقوق s-t ها را به آنها می دهد!؟ آنها مردم نمی باشند!”
2. تبدیل کردن دروغ ها به موارد نرمال و قانونی و نشان دادن “وضعیت پیچیده ناایمن”
دروغ های مربوط به سوء استفاده، همانند اختلاف روان شناختی، به صورت منظم تکرار می شوند تا رابطه موجود را تحت تاثیر قرار دهند. فرد دروغ گو در اغلب مواقع نشان دهنده یک “وضعیت پیچیده ناایمن” در ذهن افراد قربانی می باشد که در نتیجه دست پاچگی، اضطراب، خجالت و پست بودن در مورد هویت و عزت نفس خودشان، مضطرب می شوند. تا زمانی که فرد سوء استفاده کننده نتواند وضعیت روان شناسی آزاد را بشکند، توانایی اظهار نظر خودش را از دست خواهد داد؛ این شرایط حداقل در رابطه با تشر زدن و تلقین عقاید مصداق دارد.
یک فرد ناشناسی بیان کرده است “زمانی که من در مدرسه بودم، به دلیل جنسیت، نژاد و ظاهر فیزیکی مورد قلدری قرار می گرفتم. من اکثر این موارد را درونی کردم و از خودم خجالت می کشیدم. خیلی طول کشید تا متوجه شوم که این مورد یک مشکلی برای من می باشد … من الان در حال بازگیری قدرت خودم هستم.”
3. ضعیف کردن فرد قربانی و متوقف کردن مشاجره
در زمانی که فرد سوء استفاده کننده به صورت مستمر منجر به کاهش مشاجرات می شود و به افراد یا گروه های مورد هدف نزدیک می شود، ممکن است که افراد قربانی از “خستگی مربوط به سوء استفاده شدن” رنج ببرند؛ در این شرایط آنها در نتیجه حمله ها و تهدیدهای مداوم فرد سوء استفاده کننده، دچار خستگی می شوند و آنقدر در نتیجه دفاع کردن از خودشان خسته می شوند یا می ترسند که از نظر روان شناختی منجمد می شوند و به صورت بی حس و در حالت تسلیم، سوء استفاده صورت گرفته را تحمل می کنند. در این روش، فردسوء استفاده کننده، مشاجره موجود را قطع می کند و از رابطه ایجاد شده سوء استفاده می کند.
4. حالت تهاجمی و دشمنی در حین مواجه شدن
یک فرد ناشناسی بیان کرده است “زمانی که من دوست پسرم را در حین رابطه جنسی با یک فرد دیگری دیدم، او با پررویی گفت که چنین اتفاقی صورت نگرفته است – تصوری که من داشته ام، غیرواقعی بوده است. او من را به عنوان یک دیوانه خطاب کرد.”
به دلیل اینکه یکی از روش های کلیدی مربوط به سوء استفاده عبارت از باقی ماندن در شرایط تهاجمی می باشد، اکثر افراد سوء استفاده کننده در زمانی که ادعاهای نادرست و دروغ هایشان به خودشان گفته می شود، یک حالت تهاجمی و تخاصمی سطح بالا را به خودشان می گیرند. این افراد به جای توجیه کردن حرف ها و واکنش های خودشان (که می داند غیر قابل دفاع می باشد)، سعی می کنند که از طریق دو برابر یا سه برابر کردن حمله های خودشان، مجددا کنترل شرایط موجود را به دست بگیرند و در عین حال منجر به بدنامی یا از بین رفتن احساسات انسانی قربانیان خودشان می شوند. فرد سوء استفاده کننده از طریق نشان دادن “نمایش زهر آگین” خودش، امیدوار است که قربانیان خودش را بترساند و بر روی قربانیان خودشان مسلط شود و در عین حال نقایص و انحراف اخلاقی خودشان را مخفی کند.
5. جدا کردن و تقسیم کردن
برخی از افراد سوء استفاده کننده، یک محاصره ذهنی مصنوعی را درست می کنند و به صورت استراتژیک، سوء استفاده شونده (ها) را از افراد، منابع، اطلاعات، حمایت و حقوق خاصی دور می کنند. یک فرد سوء استفاده کننده بر اساس شرایط موجود، می تواند فرد سوء استفاده شده را مجبور کند تا تعاملات خودش با دوستان، خانواده، وابستگان، جامعه بزرگتر یا رسانه گسترده را کاهش دهد.
فرد سوء استفاده کننده از طریق تاکتیک های عام فریبانه، همانند “ما در مقابل آنها"، “تقسیم کردن و تصرف کردن"، “جدا کردن و کنترل کردن"، “دشمنان در هر جایی وجود دارند"، و “من تنها امید شما هستم"، فرد سوء استفاده شده را در یک پوشش مستقیم روان شناختی قرار می دهد و بعد از آن، فرد سوء استفاده کننده یک رابطه قدرت طلبانه ای را ایجاد می کند.
یک فرد ناشناسی گفته است که “بلافاصله بعد از ازدواج ما، همسرم از من درخواست کرد تا رابطه ام را با دوستان و خانواده ام محدود کنم. او به من گفت تنها فردی که می توانم به آن اعتماد داشته باشم، خودش هست و بقیه افراد دروغ می گویند.”
6. دائمی کردن “نجات دهنده” تقلبی، افسانه های “برتری” تقلبی
برخی از افراد سوء استفاده کننده، به عنوان نوعی روان شناسی ستمگرانه، خودشان را به عنوان افراد “نجات دهنده"، “قهرمان"، “برتر” و تنها فردی که قدرت و راه حل مناسبی برای تسکین مسائل و مشکلات فردسوء استفاده شده (واقعی یا تخیلی) دارد، مطرح می کنند. فرد سوء استفاده کننده ادعا می کند که فرد سوء استفاده شده به منظور دستیابی به یک آرامش مناسب، باید از دستورات آنها تبعیت کند و هیچ توجهی نسبت به دستکاری شدن و بهره برداری شدن نداشته باشد.
فرد سوء استفاده کننده با استفاده از این تاکتیک، وابستگی مشترک و نوعی رابطه اطاعت پذیرانه را ایجاد می کند. افراد سوء استفاده کننده به منظور ارضای حس برتری زهر آگین و خود اهمیتی انحراف یافته (ارضای خود شیفتگی خودشان)، به چاپلوسی و تملق دیگران نیاز دارند. اکثر افراد سوء استفاده کننده در صورتی که یک نقش برتری نسبت به قربانیان خودشان نداشته باشند، احساس خواهند کرد که آدم بی اهمیتی هستند.
یک فرد ناشناسی بیان کرده است که “همسر قبلیم همواره می گفت در صورتیکه ما طلاق بگیریم، هیچ شخص دیگری من را دوست نخواهد داشت، چرا که بیش از حد ناخوشایند هستم.”
یک سرکارگر مربوط به کارگران موقتی بیان کرده است که “شما نحوه صحبت کردن من را دوست نداریم؟ بسیار خب، فکر می کنید که چه کس دیگری شما را استخدام خواهد کرد؟”
7. ارائه قول های دروغ
برخی از افراد سوء استفاده کننده به عنوان بخشی از دروغ گویی و اغراق آمیز صحبت کردن، در برخی مواقع یک سری امیدواری های دروغین را به قربانیان خودشان بیان می کنند – قول می دهند که رفتار تند خودشان را کاهش دهند یا اشاره می کنند که همه چیز بهتر خواهد شد. ولی باید هوشیار باشید! در اغلب مواقع، چنین قول هایی یک تاکتیک فریب آمیز دیگری می باشد تا منجر به ایجاد یک امیدواری غیر واقعی در قربانیان شود و باعث شود که مقابله آنها در برابر تحمل کردن سوء استفاده، کاهش پیدا کند.
برای مثال، فردی که قول می دهد تا تعداد حمله های خودش را نسبت به قربانیانش “کاهش” دهد، همچنان یک حمله کننده / سوء استفاده کننده می باشد، فرد دریافت کننده، حتی شخصی که نسبت به حمله های کاهش یافته سپاسگزار می باشد، همچنان یک فرد قربانی می باشد. اکثر افراد سوء استفاده کننده تا زمانی به برخورد بیمارگونه خودشان با سایر افراد ادامه می دهند که یک اقدام درمانی متمرکز و مصممی صورت بگیرد و منجر به پیشگیری از روش های مخرب آنها شود.
8. تسلط اجتماعی و کنترل روان شناختی
هدف نهایی سوء استفاده کنندگان آسیب شناختی از سوء استفاده، عبارت از قدرت و کنترل می باشد. این سوء استفاده کنندگان از طریق اشاعه دادن اطلاعات نادرست و از طریق فرستادن پیام های تبلیغاتی و ناتوان کننده مکرر به قربانیان، می خواهند که یک فرد، گروه یا کل جامعه را مطیع و رام کنند. فرد سوء استفاده کننده بعد از این مرحله، می تواند از قربانیان خودش برای دستیابی به تسلط اجتماعی و منافع شخصی خودش استفاده کند
8 روشی که افراد سوء استفاده کننده مورد استفاده قرار می دهند و روابط خودشان را کنترل می کنند
آخرین نظرات