مرکز مشاوره خانواده مهربانانه

مشاوره
 خانه موضوعات آرشیوها آخرین نظرات
پنج روش برای مدیریت وسایل و اسباب بازیهای کودک شما
ارسال شده در 30 بهمن 1401 توسط علی دهمرده در مرکز مشاوره مهربانه

کودکان می توانند بیش از حد بی نظم بوده و محیط شلوغی را برای خودشان درست کنند. ممکن است نسبت به این موضوع آگاه باشید که کودکان کمی هستند که دوست دارند منظم باشند , واقعا ذات تمیز و مرتبی داشته باشند، ولی بیشتر کودکانی که ما با آنها آشنا هستیم، کودکانی هستند که کمتر منظم هستند.

شما به عنوان یک مادر، ممکن است با مشکلاتی مواجه شده باشید در رابطه با اسباب بازی هایی که به طور نا منظم در اتاق پخش می شوند، وسایل مربوط به شهر بازی که در کف اتاق پخش می شوند، موارد و لوازم عادی که در سرتاسر خانه پخش شده است و سایر موارد شلوغ کاری که از طریق بچه ها ایجاد می شود، و نسبت به آنها اعتراض داشته باشید.

 

موارد محدودی وجود دارد که می تواند به مدیریت این مشکلاتی که والدین با آنها مواجه هستند، کمک کند. برخی از این روش ها را که بهترین می باشند ، را در ادامه لیست شده اند. سعی کنید آنها را امتحان کنید و ببینید که چقدر برای شما مناسب می باشند.

جمع و جور کن! این یک کلمه ای است که در سال های گذشته زیاد مورد استفاده قرار گرفته است، ولی داشتن یک خانه آرام و منظم، یک نکته بسیار مهمی می باشد. به طور اصولی، در حوزه و ناحیه مربوط به کودک ، که کودک در آنجا فعالیت دارد، پیشنهاد می کنیم که همه چیز (بله، همه چیز) مرتب باشد و اسباب بازی های شکسته ، وسایل غیر ضروری، دور انداخته شود و تعداد موارد موجود کاهش یابد ( برای مثال اگر ۵۰ تا اسباب بازی مربوط به حیوانات باشد، آنها را به ۱۰ اسباب بازی حیوانات کاهش دهید). بلی، این روش مدت زمان زیادی طول خواهد کشید و ولی به صورت کلی خوب است و زمان کمی را در روز به آن اختصاص دهید ( برای مثال ۱۵ دقیقه در هر روز یا مواردی شبیه آن، و اگر فرصت مناسبی داشتید ، می توانید چند ساعتی را صرف این کار کنید).
جای هر چیزی! هر چیزی باید یک جای خاصی داشته باشد و در جایگاه مختص به خودش قرار بگیرد. شما مجبور نیستید که سبدها یا سطل های اسباب بازی گران قیمتی را بخرید ( اگر چه داشتن سبدهای مناسب اسباب بازی ها جمع و جورتر نشان می دهد). مطمئن شوید که در هر سبد یک نوع خاصی از وسایل یا اسباب بازی ها را انبار کرده اید، و هر سبد را برچسب بزنید.


” نظارت مادر”. کودک یک عادت بد دارد و سایل را جایی قرار می دهد که نمی توان به صورت سریع خانه را تمیز کرد. گاهی مجبور هستید که همه جاهایی که وسایل جمع شده است را نگاه کنید و همه چیز را در جایگاه مناسب خودشان قرار دهید، تا مطمئن شوید که همه وسایل در جایگاهی قرار گرفته اند که به راحتی می توان آنها را پیدا کرد.
این کار را به صورت یک بازی و سرگرمی انجام دهید. حتی در صورتی که شما این احساس را نداشته باشید که برای هر کاری که باید بچه هایتان انجام دهند، از آنها قدر دانی کنید، ایجاد کردن یک بازی یا سیستم قدردانی، که شامل تمیز کردن و فرآیند نگه داری می باشد، می تواند مفید باشد. برای مثال، اگر برخی وسایل بر روی کف زمین قرار داشته باشد، به بچه های خود بگویید که ۲۰ تا از وسایل را بردارید و آنها را در جایگاه مناسب خوشان قرار دهید، و در عوض آن به اندازه یک چهارم وسایل یا بخشی از آن، به آنها شکلات دهید یا ده دقیقه به آنها زمان دهید که بازی الکترونیکی انجام دهید، یا هر کار دیگری که فکر می کنید برای بچه های شما منطقی باشد.

منبع:کانون مشاوران ایران-پنج روش برای مدیریت وسایل و اسباب بازیهای کودک شما

اسباب بازیهای کودک مدیریت اسباب بازیهای کودک کودک نظر دهید »
آماده کردن کودک برای تولد فرزند دوم
ارسال شده در 30 بهمن 1401 توسط علی دهمرده در مرکز مشاوره مهربانه

همیشه تولد فرزند دوم و حسادت فرزند اول به دوم، برای والدین دلهره ای ایجاد می کند که چگونه فرزند اول را با این شرایط یا به نوعی چالش مواجه کنند و چه رفتارهایی را انجام دهند. در این مقاله به بررسی این موضوع پرداخته و چند روش رفتاری برای والدین نیز ذکر شده اند:

با باردار شدن مادر و انتظار برای فرزند دوم، مادر باید به طور ساده و قابل فهم در مورد تولد نوزاد، با کودک، گفت و گو کند اما آن چه مهم است، این که دربار ه ی آن نباید زیاده روی کند و این اطلاع را نیز نباید زود به کودک بدهد زیرا تصور کودک نسبت به زمان، با تصور بزرگسالان متفاوت است. یک ماه ممکن است از نظر کودک، بسیار طولانی باشد؛ بنابراین، اگر مادر ۶ ماه پیش از تولد نوزاد، با کودک خود درباره ی نوزاد جدید صحبت کند، برای کودک، صبرکردن در این مدت، خسته کننده است. اگر کودک به علت بزرگ شدن شکم مادر و تغییرهایی که در مادر به وجود آمده، از او سؤال کرد، باید در مورد نوزاد و تولد او، با کودک حرف زد.

اگر کودک در مورد حاملگی مادر و تولد نوزاد و داشتن خواهر یا برادری سؤالی نکرد، بهترین موقعِ گفتن و توضیح دادن برای کودک، همان چندماه آخر دوران حاملگی ست. مادر باید در مورد نوزاد جدید، به زبانی ساده و قابل فهم و دور از اصطلاح های پزشکی با کودک صحبت کند. به او نگویید که با تولد نوزاد جدید، زندگی شادی خواهیم داشت و نوزاد سبب شادی، تفریح و سرگرمی همه ی ما خواهد بود زیرا چنین نخواهد بود! بلکه به او بگویید: «نوزاد بسیار کوچکی خواهیم داشت که نمی تواند راه برود، گریه زیاد م یکند، باید به او شیر بدهیم و از او مراقبت کنیم تا بزرگ شود.

اگر کودک به حد کافی بزرگ است، زمانی که برای خرید وسایل و لوازم نوزاد به بازار می روید، کودک را با خود ببرید و او را در هنگام خرید، شرکت دهید. او از شرکت کردن، احساس خوشحالی خواهد کرد اما زمانوخرید شما با کودک، باید بسیار کوتاه باشد تا خسته نشود. هنگام خرید لوازم، برای کودک نیز چیزی بخرید تا احساس نکند که با تولد نوزاد جدید، کنار گذاشته شده است.

از طرفی دیگر، کودک نباید احساس کند آن چه در گذشته متعلق به او بوده مانند تختخواب، صندلی، اسباب بازی و… از او گرفته و به نوزاد جدید داده می شود؛ اگر قرار است گهواره یا تخت کودک برای استفاده ی نوزاد اختصاص یابد، پدر و مادر ابتدا باید برای کودک، تخت جدیدی تهیه نمایند و سپس تخت او را مورد استفاده ی نوزاد جدید قراردهند.

زمانی که مادر برای زایمان و تولد نوزاد به بیمارستان می رود:
چون زمان ماندن مادر در بیمارستان، اغلب کوتاه است، بنابراین نگه داری کودک در خانه پرستاری او باید به وسیله ی پدر یا افرادی که با کودک نزدیکی داشته اند، انجام گیرد. اگر مادر، مدت زمان کوتاهی در بیمارستان خواهد ماند، بردن کودک به بیمارستان، ضرورتی ندارد و دیدن و آشناشدن کودک با نوزاد تازه متولدشده، بهتر است که پس از بازگشت مادر به خانه و در خانه صور ت گیرد. پس از آوردن نوزاد به خانه، کودک بزر گتر را به اتاقی دیگر یا به خانه ی پدر و مادربزرگ نفرستید، زیرا کودک احساس خواهد کرد که متولدشدن نوزاد، تغییری در پرستاری اش به وجود آورده و او را از محیط قبلی خود و دامان مهر و محبت مادر، دور کرده است.

 

آوردن نوزاد به خانه و پیدایش حس حسادت در کودک بزر گتر:
زمانی که نوزاد به خانه آورده م یشود، چون مورد توجه همه قرارمی گیرد و دوستان و اقوام، هریک او را در آغوش می گیرند و حتی برایش هدیه می آورند، بنابراین، کودک احساس می کند که ای کاش من هم نوزاد بودم و عکس العمل او ممکن است ب هصورت رفتار کودک شیرخوار باشد؛ او ممکن است در شلوار خود ادرار کند یا در حالی که درگذشته خوب حرف می زده، مانند کودکانی که تازه یاد گرفت هاند کلم هها را ادا کنند، حرف بزند.

برخی از کودکان هنگامی که مادر، نوزاد خود را شیر می دهد، از روی حسادت، به شیرخوردن از شیشه شیر تمایل پیدا می کنند و با گریه کردن، از مادر می خواهند که شیر را از شیشه شیر به آنان بدهد، درصورتی که خوردن شیر از شیشه را در گذشته ترک کرده بودند. مادر نباید احساس کند که کودک با خوردن شیر از شیشه ی شیرخوری، مشکلی به وجود خواهد آورد و نباید با ای نکار، مخالفت کند و چیزهای دیگری مانند شکلات و شیرینی به او بدهد که راضی اش نماید. تمایل کودک به خوردن شیر از بطری شیرخوری، چند هفت های بیش تر ادامه نخواهد یافت.

گاهی اوقات ممکن است از روی ناراحتی و حس حسادت، اسباب بازی یا شیء را به طرف نوزاد پرت کند که مادر به طور معمول، در چنین حالتی نسبت به عمل کودک، پرخاش کرده و او را سرزنش می کند و سرزنش کردن و عصبانیت مادر، حس حسادت کودک را عمیق تر و شدید تر خواهد کرد. مادر نه تنها باید نوزاد را از مخاطره ها حفظ کند، بلکه باید کودک بزر گتر خود را نیز دریابد. مادر باید به کودک بگوید: «ما همگی دوستت داریم اما چون این خیلی کوچک است، باید مراقبش باشیم. تو هم باید کمک کنی تا با همدیگر بزرگش کنیم. »

شدت حسادت کودکان نسبت به نوزاد شیرخوار به طور معمول در سنین کم تر از ۵ سالگی، به بیش ترین حد خود می رسد، زیرا کودک در این سن هنوز وابسته به پدر و مادر است و به خارج از خانه وابستگی ندارد اما زمانی که کودک به سن ۶سالگی یا پس از آن رسید، خود را به تدریج از پدر و مادر دور م یکند و علاقه و دوستانی در خارج از محیط خانه به دست خواهد آورد.

رفتار پدر و مادر با کودک بزر گتر باید چگونه باشد؟
زمانی که نوزاد تازه متولد شده به خانه آورده م یشود، مادر نباید هیچ گونه تغییری در رفتار خود نسبت به کودک بزرگ تر ب هوجود آورد؛ گرچه مادر به علت زایمان، ضعیف، خسته و حتی بی حوصله شده اما تا حد امکان باید سعی کند با کمک پدر، زندگی روزمره و روابط و رفتار قبلی خود را با کودک حفظ نماید. زمانی که کودک ببیند تمام توجه و علاق هی مادر به نوزاد جلب می شود و نوزاد مدام در آغوش مادر است و او بلاتکلیف و سرگردان است، حس حسادت در او به وجود خواهد آمد. اگر برای پدر امکان دارد، می تواند کودک را با خود به محل کارش ببرد تا در خلال روز با پدر مشغول باشد.

منبع:کانون مشاوران ایران-آماده کردن کودک برای تولد فرزند دوم

تولد فرزند دوم حسادت در کودک بزر گتر حسادت فرزند اول به دوم نظر دهید »
ترس از مکان های بسته
ارسال شده در 30 بهمن 1401 توسط علی دهمرده در مرکز مشاوره مهربانه

ترس از مکان های بسته چیست: علل، نشانه ها و درمان کلاستروفوبیا

کلاستروفوبیا به معنی ترس از مکان بسته می باشد و یکی از انواع اختلالات روانی است که فرد مبتلا هنگامی که در مکان های بسته قرار می‌گیرد به شدت می ترسد و ترس شدیدی را تجربه می‌کند.

افرادی که به این اختلال دچار هستند در همه محیط های بسته ترس شدیدی دارند و شرایط زندگی برایش سخت و هراس انگیز می شود.

حتی تصور کردن در یک محیط بسته برای آن ها اضطراب و استرس ایجاد می کند و باید فرد به سرعت درمان شود تا بتوانند با آرامش زندگی کند.

امروزه آسانسور یک وسیله کاربردی است و کسانی که فوبیای فضای بسته دارند از سوارشدن با آسانسور می ترسند و به جای آنکه مسیر خود را آسان کنند و با آسانسور بروند از پله ها استفاده می کنند.

هنگامی که آن ها سوار آسانسور می شوند دچار تنگی نفس، اضطراب شدید و عرق کردن و … می شوند و به جای آنکه آسانسور وسیله ای برای آسایش آن ها باشد بیشتر ترسناک است و ترجیح می دهند از آن استفاده نکنند.

برای درمان این اضطراب هر چه سریع تر باید اقدام کرد و خداروشکر رویکردهای مختلفی وجود دارد که برای درمان موثر می باشد.

در زیر با این رویکردها بیشتر آشنا خواهید شد.

ترس از مکان های بسته یا کلاستروفوبیا
فوبیا چیست؟ به ترس بیش از حد و افراطی و مداوم و غیرمنطقی نسبت به یک شی یا مکان و وضعیت خاص فوبیا گفته می شود.

افرادی که به مکان های بسته فوبیا دارند از مکان هایی مانند آسانسور، دستگاه ام ارآی ، تونل و اتاق پرو می ترسند و دچار اضطراب شدیدی می شوند.

افرادی که کلاستروفوبیا دارند قرار گرفتن در مکان های بسته و حتی فکر کردن به مکان های بسته باعث می شود علایمی مانند افزایش ضربان قلب، تپش قلب و اضطراب شدید و تعرق زیاد و مشکل تنفسی و … برای آن ها ایجاد شود.

کلاستروفوبیا به معنی ترس از محیط بسته و آگورا فوبیا ترس از محیط باز و شلوغ است، بسیاری از افراد می توانند هر دو ترس را به طور همزمان تجربه کنند این فوبیاها از اختلالات اضطرابی به حساب می آید.

کسانی که دچار اختلال اضطرابی هستند همیشه احساس ترس و نگرانی می کنند، بدون آن که علت آن مشخص باشد.

در اختلال اضطراب فراگیر یا برخی از اختلالات وحشت زدگی، فرد همیشه احساس ترس و نگرانی می کند، با وجود آن که دلیلی مشخص ندارد.

احساس ترس در کسانی که دچار اختلال اضطرابی هستند بیش از اندازه است و با چیزی که نسبت به آن احساس خطر کرده اند، تناسبی ندارد.

در واقع انواع فوبیا به نوبه خود پیامدهای گسترده ای برای فرد مبتلا به همراه دارد.

سه بعد اساسی مطرح در کلاستروفوبیا
ترس از مکان بسته شامل سه بعد شناختی، هیجانی و جسمانی است. و این سه بعد با علایمی همراه است که ممکن است با هم یا جداگانه اتفاق افتد.

بعد شناختی: منظور از بعد شناختی فکر و خیالاتی است که فرد در مورد مکان بسته می کند و این تفکرات باعث می شود تا به اضطراب و ترس دچار شود. مانند گیر کردن، راه نجات نداشتن، تمام شدن اکسیژن ، تاریکی و…
بعد هیجانی: به ترس و اضطراب شدیدی گرفتار می شود به حدی که قابل کنترل نمی باشد.
بعد جسمانی: بدن از شدت ترس به لرز می افتد و ضربان قلب افزایش پیدا می کند. تپش قلب زیاد شده و تعرق شدیدی در بدن احساس می کند. در دست و پا لرزش زیادی ایجاد می شود.
علائم و نشانه های ترس از مکان های بسته (کلاستروفوبیا)
بسیاری از افراد فوبیای مکان های بسته را دارند و شدت علایم در افراد متفاوت است.

در موارد خفیف فرد دچار اضطراب می شود و میخواهد که از مکان بسته خارج شود اما در موارد شدیدتر حتی تصور کردن و فکرکردن به مکان بسته باعث اضطراب و ترس شدیدی در فرد می شود.

در زیر با علایم اصلی کلاستروفوبیا آَشنا خواهید شد.

۱٫هنگام مواجه با مکان های بسته به اضطراب شدیدی دچار می شوند که غیرقابل کنترل می باشد.

هنگام رو به رو شدن با مکان های بسته احساس دلهره و ترس شدید می کنند و ضربان قلب و تپش قلب افزایش می یابد. و علایم جسمانی و هیجانی آن ها به خوبی نمایانگر ترس می باشد.
تا جایی که امکان دارند از رفتن به مکان های بسته اجتناب می کنند و دوست ندارند به مکان های بسته فکر کنند.
علایم ترس و اضطراب و دیگر علایم مربوطه به فوبیا بیشتر از شش ماه در فرد ادامه دارد و بر روی زندگی، روابط اجتماعی و روابط بین فردی و شغلی تاثیر منفی می گذارد.

منبع:کانون مشاوران ایران-ترس از مکان های بسته

ترس از مکان های بسته نشانه های ترس کلاستروفوبیا نظر دهید »
کودک من اضطراب دارد یا عادیست؟
ارسال شده در 30 بهمن 1401 توسط علی دهمرده در مرکز مشاوره مهربانه

قبل از فکر کردن در مورد اختلالات هیجانی کودک، بهتر است از خود بپرسید: کودک من اضطراب دارد یا عادیست؟ آیا هیچ گاه به شدت احساس نگرانی یا ناراحتی شدید هیجانی نکرده ام؟ به احتمال زیاد پاسخ مثبت است!

همه ما این قبیل هیجان ها را تجربه کرده ایم و این تجربه ها به تنهایی دلیل کافی برای دادن این حکم نیست که نابهنجاری یا نقص در شخصیت و منش وجود دارد. کودکان نیز ترس و اضطراب-همان چالش های هیجانی طبیعی- دارند و این ترس و اضطراب تنها زمانی که شدید، مزمن،ممتد و مزاحم باشد علامتی از اختلال روانشناختی است.

طی پنجاه سال گذشته، یافته های پژوهشی همگی نشان میدهند که ترس و اضطراب در کودکی امری معمول و شایع است (جرسیلد و هولمز، ۱۹۳۵، لاپاس ومونک، ۱۹۵۸، مک فارلن، آلن و هانزیک، ۱۹۵۴، اولندایک و کینگ، ۱۹۹۱، به نقل از کندال، ۱۳۸۹). تحقیقات قدیمی تر مثل تحقیق جرسیلد و هولمز (۱۹۳۵) شیوع ترس و اضطراب را به خوبی اثبات کرد. در ان زمان پژوهش ها نشان دادند که ممکن است کودکان و نوجوانان ۹ تا ۱۳، نوعی ترس شدید با نگرانی جدی تجربه کنند. به نظر می رسد پیچیدگی های ترس کودکان با رسیدن به ۸ سالگی که همراه تحول شناختی کودک و افزایش توانایی او برای استدلال و توسعه پیام های منفی ممکن و نتایج در اینده می باشد افزایش می یابد. هم چنین منابع اولیه ترس و اضطراب با مراحل تحولی در زندگی تغییر می یابد. باید توجه داشت همراه با تحول میزان ترس های گزارش شده کودکان کاسته می شود و کانون ترس تغییر می یابد.

همراه با جریان رشد نوع ترس ها نیز تغییر می کند، یعنی در سنین متفاوت ترس های متفاوتی مطرح می شود. مثلا کودکان ۸ ماهه تا ۲ساله از جداشدن از مراقبان خود می ترسند، اما این ترس بین ۱ تا ۲ سالگی کاهش می یابد. بین ۲ تا ۴ سالگی از شدت دلبستگی کاسته می شود وترس های دیگری مانند ترس از حیوانات وتاریکی ظاهر می شود. بین ۴ تا ۶ سالگی، قدرت تصور و تصویرسازی کودک رشد می کند و تصویرهایی از ارواح، هیولاهای نیمه انسان-نیمه حیوان و صداهای غیرقابل توضیح در شب را می سازد. بعد از۶ سالگی کودک احتمالا بیشتر از آسیب، مرگ یا بلایای طبیعی می ترسد. هم نوجوانان سفیدپوست و هم نوجوانان آمریکایی آفریقایی تبار ترس هایی مشابه درباره صدمه دیدن خود یا دیگران ابراز می کنند، کودک با نزدیک شدن به دوران نوجوانی،ممکن است از پذیرفته نشدن در گروه بزرگسالان بترسد.

جدول: ترس ها و اضطراب های مرتبط با سطوح سنی مختلف در کودکان

سن کانون ترس یا اضطراب
۰-۶ ماهگی عدم حمایت، صدای بلند، محرک های حسی شدید
۶-۹ ماهگی غریبه ها، محرک های ناگهانی یا غیر قابل انتظار (مثل صداها)
۱ سالگی جدایی از فردی که از کودک مراقب می کند، آسیب دیدن، توالت رفتن و غریبه ها
۳ سالگی حیوانات، ماسک ها، تنها ماندن، جدایی از والدین
۴ سالگی تاریکی، حیوانات و سر و صدا
۵ سالگی حیوانات، افراد بد، تاریکی و جدایی از والدین
۶ سالگی غول ها، جادوگرها و دیگر افراد غیر عادی، صدمات جسمی، رعد و برق و تندر، جدایی از والدین (برای مثال هنگام رفتن به مدرسه)
۷-۸ سالگی غول ها، جادوگرها و دیگر افراد غیر عادی، (مثلا انهایی که در کتاب ها و فیلم ها هستند) وقایع غیر عادی موجود در رسانه ها و فیلم ها، (مانند جنگ و بمب گذاری و انفجارها)، تنها ماندن، صدمات و اسیب ها.
منبع: آلن دیک، ۱۹۸۳

محیط اجتماعی در پهنه زندگی چالش های متفاوتی را پیش روی ما می گذارد که مستلزم رشد مهارت ها، باورها یا احساسات جدید است. طی دوران کودکی ترس ها و اضطراب ها این قبیل چالش ها را به وجود می آورند. کودکان با فراگیری روش های مقابله با موقعیت های اضطراب زا و ترس آور این دوران، نحوه کنار آمدن با ترس ها و اضطراب های زندگی آتی را می آموزند. برای مثال اذعان به ترس، رویارویی و سپس مقابله با آن، و در نهایت نترسیدن در واقع توالی رشد کودک است تا در آینده برای مقابله با ترس و اضطراب آماده باشد.

 

بر اساس متون و ادبیات تحولی، بسیار معقول است که کودکان و نوجوانان نسبت به تجربه ترس ها و اضطراب های مختلف در مراحل مختلف تحول خود اسیب پذیرتر باشند. با وجود این، چه چیزی واکنش و ترس و اضطراب بهنجار را از اضطراب هراس بالینی جدا می سازد؟ متخصصان بالینی دستورالعمل هایی را برای متمایز کردن واکنش ترس طبیعی از شرایط اضطرابی که از نظر شدت، فراوانی، محتوا، دفعات و نشانه های اضطرابی با همتایان بهنجار خود متفاوت هستند تهیه کرده اند (کندال، ۲۰۰۰).

شدت واکنش ترس بیش از انست که برای مقابله با موقعیت لازم است. برای مثال ممکن است کودکی را که هنگام معاینه شدن توسط پزشک، لگد می زند، تکان می خورد و گریه می کند، به عنوان کودک هراسان مشخص کنیم.
واکنش ترس با فراوانی زیادی رخ می دهد، و از راه اطلاع دادن و اطمینان دادن به فرد کاهش نمی یابد. بسیاری از والدین شکایت دارند که ترس کودکان با هیچ نوع اطمینان خاطر دادنی به انها کاهش نمی یابد.
محتوای این واکنش های ترس بر محرک ها یا موقعیت های بی خطر متمرکز است، به عبارت دیگر موقعیت هایی هستند که به هیچ وجه خطری را ایجاد نمی کنند. چنین محرک هایی شامل ترس از مدرسه رفتن، صداهایی مانند بمب یا بالا رفتن از اسانسور است.
به نظر می رسد که واکنش ترس خود به خود بوده و ورای کنترل عمدی کودک است.
واکنش ترس به فرار یا اجتناب از موقعیت منجر می شود. برای مثال کودکی که هنگام بارش باران های شدید از تنها ماندن در خانه اجتناب کند، به عنوان کودکی که از رعد و برق و تندر هراس دارد مد نظر قرار می گیرد.

منبع:کانون مشاوران ایران-کودک من اضطراب دارد یا عادیست؟

اضطراب اضطراب کودک ترس در کودکان نظر دهید »
چگونه پذیرش ناپدری و نامادری جدید را برای کودکان آسانتر کنیم؟
ارسال شده در 26 بهمن 1401 توسط علی دهمرده در مرکز مشاوره مهربانه

من نامادری هستم چه باید کنم؟ چگونه ناپدری مهربان باشیم؟ ارتباط، صبر، ایجاد استانداردهای توافق شده توسط بزرگسالان درگیر و تثبیت نقش عضو جدید در خانواده ای که قبلاً زندگی نامه قبلی دارد، کلیدی است تا داستان «سیندرلا» تکرار نشود.
پذیرش ناپدری و نامادری جدید

من نامادری هستم چه باید کنم؟ چگونه ناپدری مهربان باشیم؟ ارتباط، صبر، ایجاد استانداردهای توافق شده توسط بزرگسالان درگیر و تثبیت نقش عضو جدید در خانواده ای که قبلاً زندگی نامه قبلی دارد، کلیدی است تا داستان «سیندرلا» تکرار نشود.
شریک جدید والدین باید در روند انطباق با شرایط جدید خانواده با فرزندان صبور باشد.

پذیرش ناپدری و نامادری جدید
داستان های کلاسیک، مانند سفید برفی یا سیندرلا ، به شهرت نامادری ها و ناپدری ها آسیب رسانده است. حتی مطالعاتی در این زمینه وجود دارد، مانند برونو بتلهایم، روانشناس و شاگرد زیگموند فروید، که رساله روانشناسی افسانه ها را نوشت . او در کار خود به این نتیجه می‌رسد که نامادری و ناپدری (اما بالاتر از همه، اولی‌ها) بار منفی برای کودک دارند، زیرا به دلیل پیوندی که وجود دارد، دلبستگی مادر و فرزند عمیق‌تر از پدران است. از همان ابتدا ایجاد شده است.

پویایی کلی که معمولاً در این نوع خانواده‌های بازسازی‌شده اتفاق می‌افتد این است که پیوند بین کودک و والدینی که دیگر با او زندگی نمی‌کنند شکسته می‌شود و پویایی ایجاد می‌شود که در آن نامادری یا ناپدری می‌خواهد مورد محبت قرار گیرد تا تعهد را تضمین کند. پیلار مونوز روانشناس کودک و نوجوان توضیح می دهد که با شریک زندگی که باعث طرد در خردسال می شود .

شماره مشاوره روانشناسی
هر خانواده ای که یک بزرگسال جدید در آن ادغام شده است (شریک جدید پدر یا مادر کودک) متفاوت است و روند سازگاری خود را با شرایط جدید دنبال می کند، اما عواملی وجود دارد که این بازسازی خانواده را تسهیل یا پیچیده می کند. مونوز به آن‌ها اشاره می‌کند: « شخصیت کودک تأثیر می‌گذارد، زیرا در آن‌ها ممتنع‌تر است. و همچنین سنین پیچیده تری مانند نوجوانی وجود دارد. از دیگر مسائلی که همزیستی روان‌تر را تسهیل می‌کند، مهارت‌های اجتماعی کودک است، مانند مهارت‌های ارتباطی و همدلی او و همچنین این واقعیت که در خانواده جدید فرزندان دیگری در سنین مشابه وجود دارند.

از نظر متخصص، بزرگسالان نقش اساسی در تشکیل هسته جدید خانواده دارند: « هر چه توافق بین والدین بیولوژیکی بهتر باشد، کودک بهتر با والدین ناتنی سازگار می شود. نوع پیوند بین کودک و مادر بیولوژیکی او نیز تأثیرگذار است. اگر این یک دلبستگی سالم باشد، آسان‌تر، اما دشوارتر است، زیرا نامادری را به‌عنوان یک شخصیت مکمل می‌بینند، اما نه جایگزین».

ناپدری یا نامادری شدن خانواده ای که قبلاً سابقه و زندگی نامه قبلی خود را دارد آسان نیست، اما می توان به یک ادغام خوب دست یافت. وقتی والدین بیولوژیک نمی خواهند شرکای جدید پدر یا مادر فرزندانشان را نابود کنند یا به آنها حمله کنند، همه چیز آسان تر است. مونوز ادامه می‌دهد که این رویکرد راحت است که هر بخش یک عملکرد ارزشمند و دقیق را برای تربیت کودکان انجام دهد.

از نامادری خبیث تا تکیه گاه ارزشمند

یکی از اشتباهات رایج زوج های جدید والدین دارای فرزند این است که می خواهند نقش پدر یا مادر فرزندان را ایفا کنند. برای روانشناس، این عملکرد با آنها مطابقت ندارد، زیرا آنها کسانی نیستند که هنجارها را ایجاد می کنند. این کارشناس می‌افزاید: «وظیفه آن‌ها حمایت یا کمک‌های تکمیلی است که به معنای همکار شدن کودک برای جلب رضایت زوج‌ها نیست». همچنین به اهمیت صبر و شکیبایی با خردسالان در روند سازگاری با شرایط جدید خانواده اشاره می کند و اینکه پس از جلب اعتماد آنها به خود خیانت نمی کنند.

ارتباط یکی دیگر از قطعات اساسی برای تسهیل سازگاری با بافت جدید خانواده است، که ناشی از جدایی قبلی از والدین است که فرزندان باید آن را بپذیرند. مهم است که والدین بدون توجه به اینکه رابطه آنها چگونه به پایان می رسد، توانسته اند به توافق برسند. سارا دل پای می گوید: «تمرکز روی وظایف آنها مانند تربیت، مراقبت، قوانین، محدودیت ها، محل اقامت فرزندان یا مسائل اقتصادی راحت است، زیرا آنها دیگر زوج نیستند، اما همیشه پدر و مادر خواهند بود.، روانشناس سلامت و خانواده درمانگر، که تاکید می کند ورود یک عضو جدید به خانواده مستلزم یک روند پیش رونده سازگاری است. چیزی که در ابتدا می توان با فعالیت های گروهی بازیگوش مانند گشت و گذار مورد علاقه قرار گرفت. دل پای ادامه می دهد: «بدون فراموش کردن، اهمیت صحبت در مورد احساسات هر یک از اعضای خانواده، دادن فضایی برای ابراز احساساتی مانند خشم، ترس یا طرد شدن، به طوری که تمام دیدگاه ها قابل درک باشد.»

منبع:فارسیدو-چگونه پذیرش ناپدری و نامادری جدید را برای کودکان آسانتر کنیم؟

نامادری ناپدری پذیرش ناپدری نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 73
  • 74
  • 75
  • ...
  • 76
  • ...
  • 77
  • 78
  • 79
  • ...
  • 80
  • ...
  • 81
  • 82
  • 83
  • ...
  • 338

آخرین مطالب

  • مهد کودک یکی از مهم ترین مکان برای تعلیم و تربیت فرزندان
  • ضرورت های میان وعده ای برای کودکان
  • جذابیت در گرو چیست؟
  • ۵ قصه برای اموزش احساسات کودکان
  • اوتیسم آسپرگرآسپرگر
  • ۱۱ بازی با کودک ۹ ساله که باید انجام دهید!
  • بیماری اوتیسم
  • ۱۴ روش معجزه آسای درمان افسردگی بدون دارو
  • علائم اختلال وسواسی-اجباری و درمان
  • با مادر وسواسی چه کنیم؟ یک کار را بارها ناخودآگاه انجام می دهد؟

آخرین نظرات

  • مدیر النفیسه  
    • مدیرالنفیسه
    • از همه جا خبر
    در چرا میل جنسی کم می شود؟ راهکارها بدون دارو
  • مدیر النفیسه  
    • مدیرالنفیسه
    • از همه جا خبر
    در با خواهرم رابطه دارم
  • مدیر النفیسه  
    • مدیرالنفیسه
    • از همه جا خبر
    در دشمنان زندگی زناشویی
  • آرش  
    • جوانمرد قصاب
    در ماهیچه های رابطه زناشویی را تقویت کنید
  • ریاحی  
    • ریحـانه اصـفهـان
    در مقابله با ترس از آب
تیر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
  1 2 3 4 5 6
7 8 9 10 11 12 13
14 15 16 17 18 19 20
21 22 23 24 25 26 27
28 29 30 31      

مرکز مشاوره خانواده مهربانانه

در این وبلاگ جدیدترین مطالب مشاوره براتون قرار میدم. با نظراتون حمایت کنید

جستجو

موضوعات

  • همه
  • ترمیم روابط زناشویی
  • خانواده درمانی
  • زوج درمانی
  • مرکز مشاوره
  • مرکز مشاوره مهربانه
  • مشاوره

فیدهای XML

  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟

پیوندهای وبلاگ

  • رزرو وقت مشاوره
  • مشاوره پیش از ازدواج
  • کوتاهی قد در ازدواج
  • انجمن مشاوره
  • خانواده
کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان